آموزش ادبیات دهم | آموزش درس به درس ادبیات دهم : قسمت اول ستایش
آموزش ادبیات دهم | آموزش درس به درس ادبیات دهم : با توجه به درخواست زیاد عزیزان مبنی بر این که جزوات دهم و نظام جدید ادبیات کم بوده و نیاز به برسی ریز به ریز کتاب خود دارند کلاس من بر ان شد تا بتواند بهترین اموزش ها در رابطه با نظام جدید را به شما ارائه کند . با ما همراه باشید . در هر قسمت از مجموعه اموزشی سعی داریم تا شما را با یکی از دروس دهم ادبیات اشنا سازیم و نکات ان را برای شما بیان کنیم . با ما همراه باشید .
مهم ترین نکته ان که در ادامه م نیز به توضیح مفصل ارایه ها نیز خواهیم پرداخت با ما باشید .
ستایش (بیت اول)
اولین قسمت از کتاب مربوط است به ستایش .
(( به نام کردگار هفت افلاک که پیدا کرد آدم از کفی خاک ))
به نام : فعل شروع می کنم به قرینه حذف شده است .
کردگار : افریننده ، کردگار
افلاک : اسمان ها ، جمع فلک ، چرخ ، سپهر
هفت افلاک : هفت اسمان ، هفت طبقه اسمان ، این گونه جمع بیستن برای گذشته بوده و امذوزه هفت فلک گوییم .
ارایه ها :
خاک اشاره و تلمیح به افرینش انسان از خاک
معنی : سخنم را به نام ان خداوندی اغاز می کنم که افریننده اسمان هاست . خداوندی که از مشتی خاک انسان افریده .
ستایش (بیت دوم)
((الهی ،فضل خود را یار ما کن ز رحمت ، یک نظر در کار ما کن ))
فضل : بخشش
رحمت : مهریانی بخشایش و عفو مخصوص خداوند
یار و کار جناس ناقص اختلافی
فضل و رحمت در این بیت مراعات نظیر می باشند .
در این بیت کنایه داریم . نظر در کار کردن : توجه و عنایت کردن .
خداوندا رحمت خود را کمک و یاور قرار بده برای ما و با رحمت خود به کارها و کردار ما توجه کن
ستایش (بیت سوم)
((تویی رزاق هر پیدا و پنهان تویی خلاق هر دانا و نادان))
رزاق : بسیار رزق دهنده ، روزی دهنده
خلاق :افریدگار ُ بسیار مولد (خلق کننده)
دو تلمیح در بیت وجود دارد . تضاد و مجاز نیز در بیت وجود دارد .
تلمیح به ان الله و هو رزاق
و هو الخلاق العظیم
تضاد و مجاز به ترتیب : دانا و نادان ،مجاز از همه انسان ها
ستایش (بیت چهارم)
((زهی گویا ز کام تو و زبانم تویی هم اشکارا هم نهانم))
زهی : افرین
کام ؛ سقف دهان را گویند مجاز از دهان
تضاد و مراعات نظیر در این بیت مشهود است .
تضاد : اشکارا و نهان
مراعات نظیر : زیان و کام و گویا!!
معنی : خداوندا چه خوب است که حرف زدن من با توست و تو باطن و ظاهر من می باشی . همه چیز از خدا بودن مفهومشه !!
ستایش (بیت پنجم تا نهم)
((چو در وقت بهار ایی پدیدار حقیقت ، پرده برداری ز رخسار))
پرده : روی بند،حجاب
پدیدار : اشکار
حقیقت : درستی ، به راستی و در حقیقت
کنایه و مراعات نظیر مشهوده !!پرده و رخسار مراعات نظیر هستند .
کنایه هم دیگه میدونید پرده برداشتن : اشکار کردن .
معنی : خداوندا ! زمانی که در فصل بهار اشکاری می شی در حقیقت مانند این هست که روی بند را از چهره خود برداشتی و ان را به همگان نشان می دهی .
((فروغ رویت اندازی سوی خاک عجایب نقش ها سازی سوی خاک))
فروغ : پرتو و روشنایی
نقش : شکل
عجایب نقش ها : مقلوب است و به معنی : نقش های عجیب
عجایب : جمع عجیب : چیز شگفت اور و عجیب
یک مجاز و یک جناس ناقص اختلافی
((گل از شوق تو خندان در بهارست از اتش رنگ های بی شمارست))
شوق: اشتیاق و دلبستگی
خندیدن گل : شکفته شدن ان
بی شمار : ناتوانی در شمارش یک چیز .
جابجایی ضمیر در مصرع دوم : رنگ هایش -انش
حسن تعلیل برای شکوفا شدن گل
گل هم استعاره و هم تشخیص
مراعات نظیر داریم میان گل و بهار
معنی : خداوندا ، گل به سبب ارزومندی و دل بستگی به تو در بهار شکوفا می باشد و به خاطر داشتن اشتیاق به تو رنگ های ناشمار دارد (شمردنی نیست )
((هر ان وصفی که گویم بیش از انی یقین دانم که بی شک جان جانی ))
وصف : تشریح توصیف ستایش
جان جان : ذات حق تعالی
یقین : اطمینان
خداوندا ! ﻫﺮ عبادتی و ﺗﻮﺻﻴﻔﻲ ﻛﻪ در وصفت ﺑﮕﻮﻳﻢ ، ﺗﻮ از ان بهتر هستی و ﻣﻦ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﻫﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﺑﻲ ﺗﺮدﻳﺪ ذات حق تعالی ﻫﺴﺘﻲ .
((نمی دانم، نمی دانم ،الهی تو دانی و تو دانی ، ان چه خواهی))
معنی : پروردگارا ذهن من از درک بزرگیت ناتوان است و تنها تو هستی که به رازها اگاهی .